سرلشکر شهید «عباس بابایی» خلبان با کفایت نیروی هوایی ارتش، چهره نامآشنای رزمندگان 8 سال دفاع مقدس و یار وفادار فرماندهان قرارگاههای عملیاتی است، که تا هنگام شهادت، بیش از 60 مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رساند؛ وی به خاطر لیاقتی که در دوران فرماندهی پایگاه شکاری اصفهان از خود نشان داد؛ به درجه سرهنگی ارتقاء یافته و به سمت معاون عملیات نیروی هوایی ارتش منصوب شد.
ایمان به خدا، روحیه شهادتطلبی، شجاعت، ایثاری و مجاهدتی که شهید بابایی در طول سالهای دفاع مقدس از خود به نمایش گذاشت، همچون برگ زرینی بر تارک نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران میدرخشد. او با بیش از 3000 ساعت پرواز عملیاتی، قسمت اعظم عمر خویش را در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاهها و جبهههای جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد. بیا ن برخی از خاطرات وی از زبان نزدیگان:
هراس از کبر و غرور
عباس از کبر و غرور فوقالعاده هراس داشت. به یاد دارم زمانی که فرمانده پایگاه اصفهان بود برای دیدن ما به قزوین آمد و چون ما در همان ایام برنامه تعزیهخوانی داشتیم، او هم طبق معمول در برنامه تعزیهخوانی شرکت کرد. در این تعزیه او در نقش یک سوار عرب ظاهر میشد که باید سوار اسب میشد و دور یکبار میدان گشت میزد. عباس لباس آن مرد را پوشید و سوار بر اسب به صحنه آمد، اما بعد از چند لحظه از اسب پیاده شد، فوراً خودم را به او رسانیدم و گفتم چرا از اسب پیاده شدی؟ با عصبانیت گفت: من سوار اسب نمیشوم چون بعد از سوار شدن بر اسب برای یک لحظه احساس کردم غرور مرا گرفت.
خلاصه عباس از اسب پیاده شد و این نقش را به صورت پیاده اجرا کرد، او که یک سرهنگ خلبان و فرمانده پایگاه هشتم شکاری بزرگترین پایگاه نیروی هوایی بود، از غروری که ممکن بود به علت سوار شدن بر اسب بر او مستولی شود، اینطور وحشت داشت.
راوی: مرحوم حاج اسماعیل بابائی- پدر شهید