گزارش تصویری در ادامه مطلب
امیر سرلشکر محمد سلیمی مشاور نظامی فرمانده معظم کل قوا در مراسم گرامیداشت سالروز شهادت سرلشکر ولیالله فلاحی که در محل دافوس ارتش برگزار شد، اظهار داشت: وقتی حریف از شما تعریف کند قدرت شما مشخص میشود. الان میبینیم آقایان کسینجر و برژینسکی خطاب به دولتمردان آمریکا میگویند: برای چه اعلام میکنید که ایران بمب اتم میخواهد؟ چرا به چیزی که به ثمر نرسیده کلید کردهاید؟ بروید به دنبال دلایل اثرگذاری این رژیم در منطقه و اینکه چطور حاکمیت آمریکا در منطقه را زیر سؤال میبرند و ابرقدرتی آمریکا را به چالش میکشد. آنها از حالا صاحب بمب اتم هستند چون خودتان معتقدید جمهوری اسلامی ایران در منطقه اثرگذار است.
سلیمی تاکید کرد: این حرفهای کسینجر مفت به دست نیامده است ما امثال فلاحیها را دادهایم که حالا دشمن این طور از ما تعریف میکند.
وی با اشاره به شخصیت شهید فلاحی گفت: فلاحی نوع حرکتش هدفمند و آوازه علم و مدیریتش زبانزد بود. او فردی حقپذیر و صاحب علم بود.
مشاور نظامی فرمانده معظم کل قوا در ادامه سخنانش با اشاره به خاطرهای از اوایل انقلاب اظهار داشت: ابتدای انقلاب و زمان نخست وزیری بازرگان هیأت دولت به همراه 2 نفر از شورای انقلاب برای بازدید از ستاد مشترک ارتش آمدند و فرماندهان یکی یکی گزارش جنگ را میدادند. یک روحانی هم در میان آنها بود که من تا حالا ایشان را ندیده بودم و ایشان مقام معظم رهبری بودند. من تا آن موقع روحانی که ساعت مچی دستش باشد ندیده بودم اما ایشان یک ساعت مچی در دستش داشتند و سخنان فرماندهان را در یک دفترچه یادداشت میکردند. به یاد دارم زمانی که تیمسار فلاحی سخن میگفت ایشان خیلی بیشتر یادداشت میکردند.
سلیمی ادامه داد: در آن زمان هر روز 200-300 دختر و پسر قرتی به خیابان مقابل ستاد ارتش میآمدند و شعار میدادند «این ارتش طاغوتی منحل گردد ارتش توحیدی ایجاد باید گردد» و ما هم در آن زمان با لباس شخصی رفت و آمد میکردیم. البته مسلم بود که این افراد مارکسیستها و کمونیستها هستند و منتظرند تا یک رژیم سرنگون شود و امکانات آن را در اختیار بگیرند و ابتدا باید ارتش را از بین ببرند.
وی خاطرنشان کرد: بالاخره از طرف شورای انقلاب مقام معظم رهبری به عنوان نماینده امام در وزارت دفاع و ارتش مسئول شدند و بنده به عنوان رئیس دفتر ایشان مشغول خدمت شدم. یک روز به ایشان گفتم چه چیزی بود که آن روز مینوشتید؟ آیا شما با ارتش خوب نیستید و میخواهید ارتش منحل شود؟ ایشان گفتند: این حرفها چیست؟ گفتم: مگر جمعیت معترض به ارتش را نمیبینید که هر روز شعار میدهند؟ ایشان فرمودند: من با ارتش خوب نباشم؟ سپس گوشه قبایشان را گرفتند و گفتند: اگر این لباس بر تنم نبود حتما در لباس (ارتش) بودم. ارتش یک خار ستبر برندهای است در کنار گل جمهوری اسلامی ایران که به هیچ متجاوزی اجازه دسترسی به آن را نمیدهد.
سلیمی ادامه داد: آقا نسبت به فلاحی نیز گفتند: دیدم این فرد بلانسبت نظامیان دیگر است و تاکتیک و آموزش نظامی در خونش است.
وی افزود: پس از آن بنده رئیس ستاد جنگهای نامنظم شدم و شهید فلاحی جانشین ستاد مشترک بود که روزی به دفتر من آمد و گفت بلندشو تا به جبهه برویم و بازدیدی کنیم که به طرف سوسنگرد و منطقه جلالیه رفتیم و به تیمسار فلاحی گفتم که قرارگاه تیپ دو لشگر 92 به فرماندهی امرالله شهبازی زیر پل قرار دارد. در آن زمان آتش رد و بدل میشد و فلاحی از پل بالا رفت و یک متر به آسفالت مانده روی خاکها نشست و هرچند لحظه سر بالا میآورد و دشمن را نگاه میکرد.
سلیمی گفت: شهبازی که نگران بود مبادا تیرهای دشمن به فلاحی اصابت کند چندین بار به او اعلام کرد تا پایین برود و برای آخرین بار شهبازی فریاد زد: تیمسار سرتان را بلند نکنید و رفت و ما هم ناراحت شدیم که چرا با فلاحی اینطور سخن گفت. در این هنگام تیمسار فلاحی سرش پایین بود و ناراحت شده بود و لبهایش سریع به هم میخورد و یکباره به من گفت: «آقای سرهنگ سلیمی چقدر سخت است آدم در خانه خودش نتواند سر بیاورد بالا». این حرف فلاحی خیلی سخت بود و من پیش خود گفتم تیمسار بگذارید من یک پرس گریه کنم و بعد بیایم ولی خود را جمع کردم و به او گفتم: نخیر تیمسار شما همیشه سربلند بودهای هنوز هم هستی. فلاحی مورد علاقه زیاد حضرت آقا بود.
سلیمی در پایان با بیان این باید همیشه به قدرت، دانش و آمادگی خود بیفزاییم اظهار داشت: حضرت آقا گفتهاند به مذاکرات شرق و غرب و دیپلماسی کار نداشته باشید شما سربازید و همیشه آماده باشید که فردا به جبهه بروید.
در پایان این مراسم از خانواده شهید سرلشکر فلاحی تقدیر به عمل آمد.